* بعد از انقلاب تا سال ۶۴ تیمهای نوجوانان و جوانان اقبال پرافتخارترین تیمهای باشگاهی بودند.
* بازیکنانی مانند هوشنگ شجاعی، بهروز بهاریان، مصطفی مسلمی، رضا رجبی، فرامرز امیدوار، تقی جهانی و… بسیاری دیگر که تا قبل از انقلاب از گروه اقبال به تیمهای ملی و باشگاههای مطرح رسیدند.
* از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۵ که مسئولیت اقبال به عهده محمود سرابی بود چند عناوین قهرمانی در رده نوجوانان و جوانان به دست آوردند و صعود گروه بزرگسالان اقبال از دسته چهارم به دسته اول باشگاههای تهران هم از آن موفقیتها بود.
داستان تشکیل گروه فوتبال اقبال ازآنجا آغاز شد که آقای عباس رضوی خود بازیکنی مطرح بود و در گروههای جعفری و برق تهران بازی میکرد. ایشان به فکر افتادند که تیمی تشکیل دهند و بهعنوان بازیکن و مربی مسئولیتهای آن را به عهده بگیرند.
در خیابان شهباز نزدیکیهای میدان خراسان، باشگاهی بود به نام اقبال که صاحبان آن دو کشتیگیر پرآوازه ایران آقایان صنعتکاران و مصطفی تاجیک بودند. باشگاه اقبال زیرمجموعه دیگری هم به نام باشگاه تاجیک داشت و آقای رضوی در سال ۱۳۴۸ بانام تاجیک آغاز به کارکرد.
آقای عباس رضوی با جمعآوری گروهی از بازیکنان خوش قد و قواره و پا به توپ که اکثراً سابقه بازی باشگاهی داشتند مانند محمد نجار، اصغر یگانه، حسین آبشناسان، منوچهر برومند، مجتبی عباسیان، محمد صفائیان……
این گروه در سال ۱۳۴۸ راهاندازی شد و محل تمرینات آن استادیوم فرحناز در فلکه دوم تهرانپارس بود که زمین چمن آن به نام «چمن آفریقایی» معروف بود.
این گروه دو سال بعد به نام «اقبال» تغییر نام داد و آقای رضوی با تشکیل گروه جوانان اقبال جمعی نوجوان و جوان، بااستعداد و خوش آتیه را دور خود جه کرد بازیکنانی مانند مصطفی مسلمی، حسین یار، رضا رجبی، محمود سرابی، احمد جوان، عباس آبشناسان، قدوسی، فرید تیموری، فرامرز امیدوار، پرویز کردستانی که تعدادی از این بازیکنان در گروههای ملی جوانان، ایران و گروه ایران بازی کردند.
بخشی از مسئولیتهای گروه جوانان بر عهده آقای مسعود وفایی بود.
اقبال در مسابقات باشگاههای تهران بازیهای درخشانی مقابل گروههای پرسپولیس، تاج، پاس، راهآهن، بانک ملی و… انجام داد و بهعنوان تیمی گردنکلفت و پرانرژی و با فن و تاکتیک شناخته میشد.
در گروههای اقبال بازیکنانی طی مهرومومهای ۵۳ ـ ۱۳۵۰ بازی میکردند مانند حسین الماسی، فرهاد پرتو، فرهاد لاله زاری، علی مو من دوست، حمید جلالی، هوشنگ شجاعی، بهروز بهاریان، رحیم گنجهای مقدم، رضا ماشاالله زاده، ایرج امیدوار، مسعود طهماسبی، مجتبی عباسیان، جواد سبحانی، احد شاهمحمدی، عزت طاهر خانی، مسعود طهماسبی.
بهاضافه جوانان بالا که نامشان آمد، ترکیبی چشمگیر به گروه اقبال داده بود.
محل تمرینات اقبال در این مهرومومها از استادیوم فرحناز به خیابان پهلوی مرکز شیر و خورشید روبروی باغوحش انتقال یافت و مدتی هم در زمین استادیوم رضا پهلوی در میدان خراسان برگزار شد.
تا سال ۱۳۵۳ که آقای رضوی برای گذراندن یک دوره مربیگری فوتبال به مدت شش ماه بهاتفاق آقایان حشمت مهاجرانی و پرویز ابوطالب به مجارستان اعزام شدند
گروه اقبال از این زمان زیر نظر آقای حسین آب شناسان با کمک آقای مسعود وفایی اداره میشد و محل تمرینات آن به بازارچه دوم نازیآباد منتقل شد. تمرینات به هفتهای سه جلسه افزایش یافت.
گروه اقبال در سال ۱۳۵۳ در رده جوانان بازیهای درخشانی بجای نهاد و توانست مقام دوم جوانان باشگاههای تهران را کسب کند که مربی این گروه آقای مسعود وفایی بود.
گروه بزرگسالان هم در رده زیرگروههای جام تخت جمشید توانست با ارائه بازیهای دیدنی مقابل حریفان خود به مقام سوم برسد و این گروه زیر نظر آقای حسین آب شناسان اداره میشد و بازیکنانی مانند بهروز داریان، نادر تجلی، اصغر یگانه، رضا رجبی، فرامرز امیدوار، احمد جوان، حسین یاریار، ناصر خضری ….. در آن بازی میکردند
سال ۱۳۵۴ حامیان مالی باشگاه اقبال ازجمله آقای مهندس معاونیان تصمیم گرفتند با سرمایهگذاری بیشتر گروه اقبال را به رده تیمهای جام تخت جمشید برسانند . به ناگاه فرامرز ظلی دروازهبان گروه پاس بهعنوان مربی گروه اقبال انتخاب شد و او ۷ نفر از بازیکنان پا به سن گذاشته باشگاه عقاب را به اقبال آورد بازیکنانی چون مهدی لواسانی، غلام وفاخواه، حمید امینی خواه، حسین باباخانلو، فریبرز اسماعیلی، اکبر مالکی، منصور ضرابی و با جمعی از بازیکنان اقبال درهم آمیخت. ولی در جلسهای که بهمنظور امضاء قرارداد و آشنایی بود آقای ظلی فقط آن ۷ نفر را به جلسه خصوصی با آقای معاونیان سرمایهگذار گروه برد و همین مسئله باعث اعتراض من شد که بیش از ۱۹ سال نداشتم و حرف من این بود که این گروه متعلق به بازیکنان قدیمی است و حداقل باید احترام آقای حسین آب شناسان بهعنوان مربی گروه حفظ شود و به خاطر همین اعتراض به آقای ظلی و عدمحمایت سایر بازیکنان ازجمله آقای حسین آب شناسان فوتبال را رها کردم و به خمت سربازی رفتم.
ولی اقبال در سال ۱۳۵۴ با تقبل هزینهای سنگین متأسفانه نتوانست مقامی بهتر از سومی پیدا کند و تیمهای شهباز و نفت تهران جواز حضور در دسته اول لیگ تخت جمشید را به دست آوردند.
در سال ۱۳۵۶ با دعوت آقایان حسین آب شناسان و مسعود وفایی دوباره به اقبال برگشتم و در مسابقات باشگاههای تهران شرکت کردیم . گروه اقبال با بازیکنانی جوان و قدیمی ترکیب مناسبی پیداکرده بود ازجمله حسین آب شناسان، نادر تجلی، منوچهر طاهرخانی، اصغر یاررندی، محمد دولتخواه.
در سالهای ۵۶ ـ ۱۳۵۵ در میانه جدول حضور داشتیم تا اینکه انقلاب شد و مسابقات تعطیل گردید.
در سال ۱۳۵۷ چند ماهی پس از انقلاب که زمام امور ورزش ایران به دست آقایان حسین فکری و شاهحسینی سپردهشده بود مسئولین فدراسیون و رئیس هیئت فوتبال تهران آقایان هادی طاووسی و حسین کلانی شدند و مسابقاتی تحت نام «جام اسپندی» با حضور همه باشگاههای تهران راهاندازی شد و اقبال هم در این مسابقات با تیمی تازه پای به میدان نهاد و در این گروه چهرههایی چون بهروز سلطانی، محسن اللهوردی، محمد دولتخواه، جواد سبحانی، غلام شهبازی، سیروس، ممی، رضا عطابخش، محمود سرابی حضور داشتند و درنهایت با سه پیروزی، یک شکست و یک تساوی در برابر تیمهایی چون بانک ملی، شاهین، راهآهن، نیروی زمینی و آرارات به مقام دوم جدول رسیدند.
پس از جام اسپندی آقای مسعود وفایی که عهدهدار مسئولیت اقبال شده بود گروه اقبال را جهت مسابقات ردهبندی باشگاههای تهران به آقای جواد اللهوردی سپرد که ایشان گروه را برای این مسابقات که بسیار هم مهم بود آماده کند .
جواد خان باسابقه حضور درخشان در تیمهای باشگاهی چون برق، تاج و پرسپولیس و گروه ملی و همچنین تحصیلات دانشگاهی در رشته ورزش مربیگری گروه اقبال را پذیرفت و محل تمرینات هم در مدرسهای در حوالی سیدخندان شد. بازیکنان اقبال که در جام اسپندی هم خوش درخشیده بودند از چهار نقطه تهران میآمدند و در هفته چند جلسه تمرین برقرار بود
بالاخره قرعهکشی مسابقات انجام شد و اقبال هم در یک گروه چهار تیمی با تیمهای بانک ملی، ایزد مهرآباد، نیروی هوایی همگروه شد و درنهایت با سه باخت در آخر جدول قرار گرفت و در دسته چهارم باشگاههای تهران جای خوش کرد.
ناگفته نماند قبل از شروع مسابقات من بهعنوان قدیمیترین عضو باشگاه اقبال به نحوه تمرینات آقای اللهوردی معترض شدم و درنهایت قبل از شروع مسابقات از گروه جدا شدم
پسازاین نتایج ضعیف آقایان حسین آب شناسان و مسعود وفایی که متولیان اقبال در آن زمان بودند کلیه مسئولیت تیمهای اقبال را رسماً به من واگذار کردند
از سال ۱۳۶۰ سرمربی تیمهای نوجوانان و جوانان اقبال شدم
یکی از محلهای ثابت تمرینات تیمهای اقبال پارکینگ اسفالت روبروی امجدیه بود ، با جمعآوری تعداد زیادی نوجوانان و جوانان که برخی از آنان حتی از شهر یا شهرکهای اطراف تهران مانند ورامین، کرج، سرخهحصار و… میآمدند
ما باید در بزرگسالان از دسته چهارم شروع میکردیم و در نوجوانان و جوانان هم به همین شکل رقابتها را شروع نمودیم.
اساس کار تیمی را بر پایه فرصت و کشف استعدادهای نوجوانان و جوانان گذاشتم و بازیکنان نوجوان و جوان اقبال را درهم آمیختم و در گروه بزرگسالان هم با حضور خودم و چند بازیکن باتجربه دیگر تیمی جوان را راهی مسابقات کردیم و در پایان همان سال تیمهای نوجوانان و جوانان و بزرگسالان اقبال عنوان قهرمانی در هر سه رده سنی را به دست آورد و به دسته سوم صعود کردیم
این سیر صعودی تا دسته اول طی سه سال پیاپی ادامه داشت و اقبال بهعنوان یکی از قطبهای فوتبال مطرح شد و بازیکنان جوان پراستعدادی را به فوتبال ایران معرفی کرد مانند حمید بابازاده، حمید استیلی، حمید روزبهانی، جمشید امیرخانی، بابک سیم بری، بهروز عبدی، کامبیز سلیمانی، افشین ارشدی، پرویز خانی، میرشاد ماجدی، ابوالفضل علم الهدی، ادموند بزیک و …
نوجوان و جوانان اقبال قهرمان مسابقات تهران شدند و بازیهای درخشانی در حضور دهها هزار تماشاگر برگزار نمودند. چون در آن سالها من موفق شده بودم مسئولین مسابقات را راضی کنم بازیهای نوجوانان و جوانان تهران را قبل از بازیهای پرتماشاگر تیمهای پرسپولیس و استقلال برگذار کنند.
گروه بزرگسالان اقبال هم بهعنوان تیمی همیشه مدعی قهرمانی حضور داشت که آخرین حضور آن تا زمانی که من در ایران بودم به مسابقات انتخابی تهران جهت لیگ سراسری می رسید که در فینال که در استادیوم امجدیه با بیش از ده هزار نفر برگذار شد مسابقه بین پاس تهران و اقبال بود که ما باید حتماً برنده میشدیم چون گل شماری پاس بهتر از ما بود و در پایان بازی بدون گل مساوی شد.
در سال ۱۳۶۵ که ایران را ترک کردم کلیه مسئولیتهای اقبال را به آقای مرتضی نظری سپردم که بهعنوان کمک مربی و کاپیتان گروه بزرگسالان اقبال طی این سالها در کنارم بود و او هم با زحمات بسیار و هزینههای چشمگیر دو سالی اقبال را حفظ نمود ولی در پایان او کلیه تیمهای اقبال را به شرکتی تجاری واگذار کرد و از سال ۱۳۶۷ نام پرسابقه و پرآوازه اقبال از صحنه فوتبال ایران حذف شد.
من بهعنوان سند باشگاه اقبال که تمام عمر ورزشی خود را در این گروه گذرانده و با اینکه فرصتهای زیادی برای تغییر باشگاه داشتم و زمینه حضور در تیمهای پرآوازه و معروف را هم داشتم کماکان وفادار به تیمی بودم که به من فوتبال را آموخت .
بهعنوان یک بازیکن وظیفه خود میدانستم که نسبت به این گروه احساس مسئولیت کنم و ۱۵ سال عضو مجموعه فعالیتهای تیمی اقبال و تاجیک و گمرک بودم
به خودم میبالم که توانستم طی سالهای مربیگریم اقبال را صاحب عناوین قهرمانی بسیار نمایم و یک سال هم که بعنوان مربی گروه پیام فعالیت کردم هنوز با پیراهن اقبال در بازیهای باشگاهی حضور پیدا می نمودم
در سال ۱۳۶۴ با گروه پیام هم حضوری درخشان در مسابقات باشگاههای تهران داشتم و نوجوانان پیام هم در آن سال قهرمان مسابقات نوجوانان تهران شد.