ایران در تاراج و ویرانی

براستی ما در برابر قضاوت تاریخ و محکمه وجدان خویش چه خواهیم گفت!؟

این روزها دوباره کتاب کهن تاریخ ایران زمین ورقی تازه خواهد خورد، تجاوزگران ۴۰ ساله به نقطه پایانی رسیده اند هر استدلالی با پیش زمینه علمی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی با زبان محاسبات و معادلات دانش .امروز به ما می‌گوید: این جنایتکاران اشغالگر ایران رفتنی هستند، چه و چگونه آن، سوالی و جوابی بسیار ساده است

اگر سال ۵۷ بود و یک صدای شوم، بیگانه بنام رادیو بی بی سی بخش فارسی میداندار هدایت مردم به خیابانها بود و راهنمای میانبر انقلاب شد، امروز تصور اینکه رادیو بی‌بی‌سی بتواند نقشی در این کارزار جنگل‌های دیش های ماهواره ای و سایت‌های اینترنتی داشته باشد خنده‌دار است ولی اگر امروز را با ۴۰ سال پیش مقایسه کنیم مردم به سادگی امروز فریب نمی‌خورند و اسیر تلویزیون‌های ماهواره‌ای و سایت‌های اینترنتی تا این اندازه نمی شدند که در هر خانه‌ای جعبه جادویی تلویزیون با برنامه هایی باپیش زمینه طراحی شده اتاق فکر رژیم اشغالگر ایران سر ایرانیان کلاه گشاد اوهم و فریب بگذارد

کشور و هم وطن هایمان در برابر چشمان و افکار مسخ شده ما برون مرز نشینان به ورطه فلاکت و حقارت و ذلت و درماندگی رسیده است. ناموس زنان و دختران ایرانی را که خواهر، مادر یا دختران ما هستند را علنا به حراج و فحشا کشانده‌اند سیل و زلزله با ویرانی وحشتناک و مرگبار هرسال بخشی از خاک کشورمان و هزاران ایرانی را به نابودی می‌کشاند که تمامی تقصیرها به گردن نالایق آخوندی است، نرخ رسمی فقر و فحشا و اعتیاد و بیکاری که خود رژیم ضد ایرانی اعلام میکند متجاوز از ۳۰ میلیون ایرانی را در بر می‌گیرد!؟ چپاول و دزدی و غارت از سوی این رژیم ضد ایرانی به جایی رسیده که حتی صفرهای رقم دزدیده شده را نمی توان شمرد

سوال این است: براستی ما در برابر قضاوت تاریخ و محکمه وجدان خویش چه خواهیم گفت؟

چه باید کرد؟ شاید صحیح ترین و اصول ترین سوال این باشد که چه باید کرد؟

ابتدا هر کس باید صادقانه بنشیند و ببیند با خودش چند / چند است؟ یعنی آیا حاضر است به خاطر وطنش و هموطنانش کاری انجام دهد؟ یا می‌خواهد خودش را پشت سوالاتی بی مسئولانه پنهان کند؟

اگر صادق هستید باید در همه جا، با همه کس، در هر مهمانی و جلسه و گردهمایی اعلام کنید، این رژیم ضد ایرانی باید در کلیت و با تمامی چهره های حکومتی آن سرنگون شود! دچار توهم تصاویر مسموم تلویزیون‌های من و تو، ایران فردا، بی‌بی‌سی، صدای آمریکا، ایران اینترنشنال نشوید و اسیر بازی های آگاهانه اتاق فکرحکومت نشوید که با تولید برنامه های به ظاهر مخالف رژیم با آوردن چهره های خود فروخته و بدنام در تلویزیون هایی که اسمشان آورده شد آدرس عوضی به شما ندهند و افکارتان را ندزدند،

خوب سوال این خواهد بود چرا باید این تلویزیون ها تلاش کنند رژیم را حفظ کنند!؟

پس چرا این همه برنامه مخالف رژیم می سازند؟ این همه چهره‌های شناخته شده و ناشناس از سرنگونی رژیم می‌گویند!؟ چرا رژیم را جنایتکار و خامنه‌ای را رهبر جنایتکاران می‌دانند؟ یعنی همه این آدم‌های گوناگون با تیترهای دکتر، کارشناس، مدرس، نویسنده و شاعر، خواننده و … همه سر مردم کلاه می گذارند و فقط رنگارنگ لندن و محمود سرابی راست می‌گویند!؟ یعنی مردم خودشان نمی توانند تشخیص دهند که چه کسی راست می‌گوید، چه کسی دروغ!؟ یعنی اکثریت این افراد و این تلویزیون‌های گرانقیمت دارند مردم فریب می‌دهند و در نهایت تلاششان حفظ رژیم است ولی مردم متوجه نمیشود؟

در جواب تمام سوالاتی که ممکن است مطرح شود باید با قاطعیت بگویم تا اگر شما واقعا به دنبال حقیقت گمشده هستید تا آخر مقاله را با حوصله و بدون پیش داوری بخوانید ولی اگر میخواهید با هر خط نوشته این مطلب بدون توجه به پیام آن موضع منفی بگیرید وقتتان را مصرف نکنید

1- در ارائه تز یا برنامه سرنگونی این رژیم ضد ایرانی چه کسی یا گروهی آمدند خودشان را به عنوان آلترناتیو واقعی معرفی کنند که دارای سازماندهی و تشکیلات سیاسی قوی و پشتوانه مبارزاتی علیه رژیم باشند؟ یعنی اینکه سال‌ها به مانند یک دولت در سایه با اعضای چند هزار نفری فعال در صحنه مبارزه حضور داشته اند!؟

شاید همین یک جواب برای تمام سوالات گمراه‌کننده دیگر کافی باشد زیرا به دنبالش نگردید غیر از یک تشکیلات قوی سیاسی با پشتوانه سی و چند ساله مبارزه روی در روی با این رژیم ضد ایرانی هرگز تشکیلات دیگری وجود ندارد و نداشته یا اگر هم چند صباحی گروهی گردهم آمده‌اند به فاصله مدت کوتاهی انشعاب و چنددستگی شیرازه شان را از هم پاشیده است!

هنوز نوشته های من تمام نشده است ولی روی سخنم با آنانی است که با وجدان و علاقه به دنبال رمزگشایی این معمای هزارلای رسانه ها و افراد هستند که از خود بپرسند: واقعاً آلترناتیوی غیر از سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت به شکل واقعی و جدی که دارای تشکیلات چند هزار نفری با پشتوانه سی و چند ساله مبارزه علنی و چنگ در چنگ با رژیم وجود دارد؟ البته قضاوت شما باید بر پایه عدل و انصاف باشد

و بدور از علاقمندی یا گرایش شما به جناح هایی باشد که هیچ گونه شباهتی به آلترناتیو ندارند چون قرار شد ما به عنوان انسان ایرانی پایه قضاوتمان بر اساس واقعیت و انصاف و عدالت بنابگذاریم

مسئله بعدی به برپایی تلویزیون هایی است که با بودجه‌های حداقل بالای ۵۰ میلیون پوند راه اندازی می شوند و نکته کلیدی و مهم این است که این تلویزیون هایی که در ابتدا گفتم به چه منظوری راه اندازی می شوند در این سوال من همه جواب ها آشکار می‌شود سرمایه ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون پوندی هر یک از این تلویزیون ها چگونه تامین می شود؟ در تمام جهان رسم، قانون و قاعده احترام به بیننده این است موسس یا موسسین یک رسانه تصویری در اولین روز افتتاح خود در برنامه‌ای ویژه حضور پیدا می‌کنند یا به وسیله مجریان خود به مردم گزارش می‌دهند سرمایه این تلویزیون چگونه و از کجا تامین شده است!!

آیا شما طی این چند سال دیده اید یکی از این تلویزیون ها به مردم گزارشی درباره سرمایه خود بدهد؟ یعنی آشکارا کاسه ای زیر نیم کاسه است ! ولی تا بخواهی به وسیله خودشان شایعات مختلف در جامعه می‌پراکنند که: دولت عربستان می‌دهد!؟ پنتاگون می‌دهد!؟ دولت انگلستان می دهد!؟ و چرندیاتی از این قبیل شایعات دست‌ساز که جهت فریب افکار عمومی به خورد جامعه توهم زده میدهند!

مسئله سوم: ارائه طرح هایی فاقد قابلیت اجرایی و به دور از واقعیت و با یک پرش تخیلی از سوی این تلویزیون ها و افرادی که در آن حضور می‌یابند مطرح می گردد که در از ابتدا، دروغ، ریا، تقلب و کلاهبرداری سیاسی است و با شیوه‌ای آگاهانه بر اساس علم روانشناسی و روانکاوی اجتماعی وارد منازل مردم می شوند و با تصاویری توهم زا افکار مخاطبان خود را فریب میدهد! چون مبارزه با رژیم ضد ایرانی بر اساس واقعیت هایی باید بنا شده باشد که نقش اول آن آلترناتیو می باشد و بخش بعدی نشان دادن و طراحی مبارزه با رژیم تا سرنگونی است که نشان داده شود این رژیم را چگونه و با چه طرح و برنامه و بودجه میتوان سرنگون کرد

حالا من از شما می‌پرسم آیا هیچیک از افراد یا گروه‌های چند نفره که طی این یکی، دو سال اخیر به شکلی مسخره دور هم جمع شده اند تا امروز راهکاری عملی و اجرایی نشان داده اند؟ جواب ساده است: نه. و جالب اینکه این گروههای پیوندی هم پس از مدتی تق‌شان در می آید و با استفاده از افشاگری و جنگ و جدال بر سر و کله خود میزنند، مانند، شورای ملی ایران، فرشگرد، اتحاد برای آزادی، نایاک و … که هر کدام از این گروه بازیها بسیاری از ایرانیان را با خود به سراب ناکجا آباد کشیدند چون شباهتی به حتی بچه آلترناتیو هم نداشتند!

مسئله دیگر حضور چهره‌های درهم و برهم در این تلویزیون‌هاست که از وزیر و وکیل، سردار سپاه و تئوریسین رژیم، برنده جایزه نوبل و اکبر پونز و همه و همه با کارنامه هایی سیاه و خیانت بار در هم میلولند و سر مردم کلاه می گذارند و حتی یک بار نمی‌آیند بگویند من کیستم؟ تا مردم بدانند اکثر اینان از بدنه اصلی حکومت ضد ایرانی ملایان بوده اند/ ایا توبه کرده اند.؟ تحول یافته اند؟ تصمیم به تغییر مسیر داده اند ؟ یکبار حداقل بیاید و به مردم خودشان را با سوابق شان معرفی کنند! آیا شما هرگز حتی یک نفر را سراغ دارید که خودش و سوابقش را بیان کرده باشد؟

تا همین جا فکر می‌کنم اگر شما منصفانه قضاوت کنید و اسیر چه می خواهد بشود یا چه کسی به قدرت برسد نشوید و وجدان و انصاف را معیار کنید باید جواب سوالات خود را از کسانی بگیرید که سر شما کلاه می گذارند و شما را بطرف بی‌هویتی هول می‌دهند و این بستگی به شما دارد که منافع ملی و سرنوشت مردم و کشور تان برایتان مهم است یا بفرمایید شام!

محمود سرابی – لندن

دوم ماه می 2019

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses cookies to offer you a better browsing experience. By browsing this website, you agree to our use of cookies.